تحول دیجیتال و زنجیره تامین

تحول دیجیتال در حال نشان‌دادن دوره بعدی در مدیریت زنجیره تأمین است که در آن تأمین‌کنندگان و مشتریان به روش‌های کاملاً جدیدی گرد هم می‌آیند، خطوط بین دنیای دیجیتال و فیزیکی را تار می‌کنند و مرزهای سازمانی سنتی را پاک می‌کنند.

یک انقلاب فراگیر و غیرقابل‌اجتناب

تحول دیجیتال ناشی از تلاقی چندین اختراع مختلف در دنیای فناوری، از جمله کلان‌داده و تجزیه‌وتحلیل، اتصال بی‌سابقه از طریق تعامل ماشین به ماشین و انسان به ماشین، چاپ سه‌بعدی، اتوماسیون، هوش مصنوعی و واقعیت تقویت‌شده است. دیجیتالی کردن زنجیره تأمین وعده کاهش ناکارآمدی و کاهش هزینه‌ها و درعین‌حال بهبود انعطاف‌پذیری اجزای حیاتی برای تقویت تاب‌آوری کسب و کار را می‌دهد.

تأثیر مخرب پاندمی کرونا بر زنجیره‌های تأمین جهانی، نیاز سازمان‌ها به تمرکز بر کاهش ریسک و افزایش تاب‌آوری را افزایش داده است. با سرمایه‌گذاری بر روی فناوری‌های دیجیتال و افزایش قابلیت نظارت لحظه ای در هر بخش از زنجیره ارزش، شرکت‌ها می‌توانند پیش از یک مسئله، به‌صورت فعالانه‌تری حوزه‌های ریسک بالقوه را شناسایی کنند، یا به‌سرعت متوجه شوند و به اختلال پاسخ دهند.​

زنجیره تأمین دیجیتال تنها در مورد کاهش ریسک نیست. همچنین می‌تواند یک منبع مزیت رقابتی باشد، زیرا هر گره در زنجیره تأمین برای هوش تجاری و سود جمعی بیشتر مورداستفاده قرار می‌گیرد.

در اینجا نگاهی به شش روش که تبدیل دیجیتال در حال تغییر زنجیره تأمین سنتی است، می‌اندازیم.

۱. زنجیره تأمین متصل

​​​​​​​​تأثیر مخرب این بیماری همه‌گیر بر زنجیره‌های تأمین جهانی، نیاز سازمان‌ها به تمرکز بر کاهش ریسک و تمرکز بر تاب‌آوری را افزایش داده است. پیشرفت‌های اخیر در تکنولوژی زنجیره تأمین به شرکت‌ها بینش آنی نسبت به وضعیت و موقعیت دارایی می‌دهد. GPS و ردیابی دارایی بلوتوث می‌توانند به‌روزرسانی‌های فوری در وضعیت کالا حتی زمانی که در حال انتقال است را فراهم کنند. رهگیری لحظه ای می‌تواند برای سنجش عملکرد حمل‌ونقل و ناکارآمدی مسیر تحویل مورداستفاده قرار گیرد. تکنولوژی‌های اتوماسیون و هوش مصنوعی برای بهبود سازگاری و بهینه‌سازی زنجیره تأمین برای تقاضای مشتری های متفاوت بسیار موفق بوده‌اند. سنسورهای متصل به اینترنت می‌توانند اختلالات زنجیره تأمین یا مسائل کیفی را تشخیص دهند. هنگامی که به‌درستی انجام شود، نتایج این سیستم شامل افزایش قابلیت مشاهده، پاسخگویی و تاب‌آوری در کل اکوسیستم زنجیره تأمین می‌شود.

۲. تقاضا

مدیریت زنجیره تأمین مبتنی بر تقاضا چیز جدیدی نیست.

روش‌های سنتی پیش‌بینی تقاضا مبتنی بر سطوح تقاضای تاریخی هستند، اما آن نقاط داده منفرد ممکن است انعکاسی از محیط تقاضای فعلی نباشند.

تحلیل هوشمند این داده‌ها می‌تواند به طور گسترده‌ای دقت پیش‌بینی تقاضا و تأمین مجدد را بهبود بخشد. درحالی‌که هنوز یک علم کامل نیست، تجزیه‌وتحلیل پیش‌بینی و یادگیری ماشین می‌توانند این متغیرهای اضافی را برای پیش‌بینی قابل‌اطمینان تقاضا، تشخیص الگوها و پیش‌بینی تغییرات در نظر بگیرند.

۳. تشکیل زنجیره دیجیتال

​​​​​​​​۳. تشکیل زنجیره دیجیتال فراتر از اتصال داده‌ها و سیستم‌هاست؛ زنجیره دیجیتال نیاز به ادغام جریان کار و افراد دارد. بهبود ارتباط داده‌ها کل زنجیره محصول را قادر خواهد ساخت تا از نظر تغییرات در طراحی، ساخت، حجم، دوباره‌کاری و خدمات، پاسخگوتر و شفاف تر شوند. در نهایت، ایجاد این زنجیره دیجیتال بین تأمین‌کنندگان، سازمان شما و مشتریان؛ سنگ بنای تکامل است که در آن تأمین‌کنندگان و مشتریان برای دستیابی به کارایی و هزینه‌های کم‌تر با یکدیگر همکاری می‌کنند. ارزش واقعی زنجیره دیجیتال ناشی از هوش تجاری بهتر و صمیمیت بیشتر با عملکرد تأمین‌کننده و رفتار مشتری است.

۴. خلق مشترک ارزش

​​​​​​زنجیره دیجیتال یک چارچوب ارتباطی برای به‌اشتراک‌گذاری اطلاعات برای همه مصرف‌کنندگان بالادست و پایین‌دست است که یک حلقه بازخورد ثابت ایجاد می‌کند. بهترین شیوه‌ها با سهام‌داران داخلی و خارجی به اشتراک گذاشته می‌شوند تا بازده را افزایش دهند و قابلیت همکاری را بهبود بخشند. این شما را برای خلق مشترک ارزش آماده می‌کند که در آن صرفه‌جویی‌ها و فرصت‌ها بین سازمان‌های شریک تجاری ایجاد و به اشتراک گذاشته می‌شوند که منجر به روابط “برد / برد / برد” می‌شود.

۵. تکامل انتظارات مشتری

​​​​​​​​بسیاری از شرکت‌ها با تغییر عادات خرید مصرف‌کننده، مدل‌های توزیع خود را مجدداً ارزیابی می‌کنند. مشتریان امروزی تحمل کمی برای سفارش‌های دیر یا نادرست دارند، به این معنی که تدارکات و توزیع از انبارداری تا تکمیل سفارش تا حمل‌ونقل باید در سرعت رعدوبرق اتفاق بیفتد. ذخیره به توزیع متمرکز و مدیریت موجودی زمان واقعی، اجازه می‌دهد تا نقاط سفارش کم‌تر به سطوح موجودی انبار متصل شده و نسبت به تقاضا پاسخگو باشند. ازآنجاکه بیشتر معاملات مشتریان در طول پاندمی COVID۱۹ به‌صورت آنلاین تغییر کرد، شرکت‌ها از خرده‌فروشان و ساخت قابلیت‌های تجارت الکترونیک خود استفاده می‌کنند.

برخی سازمان‌های B۲B حتی ممکن است تصمیم بگیرند که به سمت فروش مستقیم به مصرف‌کننده DTC حرکت کنند و استراتژی‌های خرده‌فروشان را برای بهبود قابلیت‌های دیجیتالی خدمات مشتریان خود به کار گیرند. این امر شامل ایجاد فرم‌های سفارش دیجیتال و نمای فروشگاه‌های آنلاین است که امکان برقراری ارتباط از راه دور با مشتریان را فراهم می‌کند. با استفاده از ابزارهای واقعیت مجازی یا تقویت‌شده، کسب‌وکارها حتی می‌توانند شبیه‌سازی تورهای تأسیسات را ارائه دهند و محصولات یا خدمات جدید را به نمایش بگذارند.

۶. ریسک سایبری

تحول دیجیتال در حال شکستن موانع سنتی است که می‌توانند نوآوری و همکاری را شکل دهند، اما در انجام این کار، فرصت‌های بیشتری را برای بازیگران بد ایجاد می‌کند تا وارد شوند، در نتیجه به‌صورت نمایی ریسک سایبری زنجیره تأمین را افزایش می‌دهد. حمله‌کنندگان پیچیده اغلب از آسیب‌پذیری‌های شخص ثالث برای دستیابی به هدف نهایی خود استفاده می‌کنند. هرگونه شکاف امنیتی در شبکه‌های تأمین‌کننده سازمان‌ها می‌تواند به‌عنوان نقاط ورودی برای هکرها عمل کند. از طرف دیگر، شرکت‌ها همچنین می‌توانند نقطه ورود هکرها برای رسیدن به شرکای زنجیره تأمین و مشتریان نهایی خود باشند که منجر به آسیب به شهرت و کسب‌وکار ازدست‌رفته می‌شود، به‌خصوص اگر سازمان قربانی به‌عنوان مسامحه‌کاری سایبری در نظر گرفته شود. تمام تأمین‌کنندگان باید از طریق یک فرایند ارزیابی که ریسک‌های سایبری را شناسایی می‌کند، پیش روند. سپس تماس‌های شناسایی‌شده باید با مقررات قراردادی و حداقل استانداردهای شفاف مورد بررسی قرار گیرند. اقدامات اتخاذ شده باید متناسب با ریسک و ارزش رابطه باشند.